countryدیکشنری انگلیسی به فارسیکشور، مملکت، سرزمین، دیار، ییلاق، مرز و بوم، دهات، خاک، بیرون شهر، سامان، روستایی
مهمانخانۀ اربابیcountry house hotelواژههای مصوب فرهنگستانهریک از خانههای بزرگمالکان در روستاها که به مهمانخانه/ هتل تبدیل شده است و در آن به مهمانان خدمات ویژهای عرضه میشود متـ . هتل اربابی
countryدیکشنری انگلیسی به فارسیکشور، مملکت، سرزمین، دیار، ییلاق، مرز و بوم، دهات، خاک، بیرون شهر، سامان، روستایی