cribsدیکشنری انگلیسی به فارسیcribs، فاحشه خانه، دله دزدی، دزدی ادبی، تختخواب بچه، اخور، کش رفتن یا دزدیدن
screwsدیکشنری انگلیسی به فارسیپیچ ها، پیچ، پیچ کردن، پیچ خوردگی، پیچاندن، پیچیدن، پیچ دادن، وصل کردن، گاییدن، خست کردن