criminatingدیکشنری انگلیسی به فارسیمجرمانه، متهم بجنایت کردن، مجرم خواندن، جانی قلمداد کردن، متهم کردن
recriminatingدیکشنری انگلیسی به فارسیمجازات، اتهام متقابل وارد کردن، دعوای متقابل طرح کردن، دوباره متهم ساختن