سرخ شدن
لعنتی، چرنده
خم شدن
کوهنوردی، دولا شدن، قوز کردن، چندک زدن، خوشامد گویی کردن
گذرگاه، عبور، معبر، محل تقاطع، عبورجاده، دو راهه
کراسن