25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
cushioned
مسند
نازبالش
braziery
cushion calamint
نرمی
بیشتر بدانید
coadvice
غذیرة
botanophile
کاسه زن
آژیرگر
تیله
جستوجوی دقیق
cushioning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انعطاف پذیری، لایه گذاشتن، با کوسن و بالش نرم مزین کردن