دونده، مرطوب و سرد، مرطوب
دنگ
دوستیابی، تاریخ گذاشتن، تاریخ گذاردن، مدت معین کردن
ترساندن
دونگ
دوچرخه سواری، مرطوب و سرد، مرطوب
به اندازه کافی
dankishness
danknesses
دکانسی
dank
clammy, dank
clammy, damp, dank, humid, soggy
clammy, damp, dank, humid, moist, soggy