فریبگرdecoyواژههای مصوب فرهنگستانبدل یک شخص یا شیء یا پدیده که هدف آن فریب تجهیزات مراقبتی و جاسوسی دشمن یا گمراه کردن عملیات ارزیابی آنهاست
فریبگر دنبالهایtowed decoyواژههای مصوب فرهنگستانوسیلۀ خودحفاظتی دارای اختلالگر که در دنبالۀ هواپیما کشیده میشود و هدف از آن ایجاد هدف کاذب برای فریب موشک نزدیکشونده است
فریبگر یکبارمصرفexpendable decoyواژههای مصوب فرهنگستاننوعی فریبگر که از هواپیما پرتاب میشود و پس از ایجاد هدفهای کاذب در صفحۀ رادار دشمن بیاستفاده میشود
کشتی فریبگرdecoy shipواژههای مصوب فرهنگستاننوعی کشتی یا ناو استتارشده، با انواع سلاحها و تجهیزات جنگی، که بهصورت یک کشتی غیررزمی ظاهر میشود و بهسرعت میتواند بهصورت ناو جنگی وارد عملیات شود
گیاه تَلهdecoy cropواژههای مصوب فرهنگستانگیاهی زراعی که برای جلب عامل بیماری و درنتیجه، کاهش جمعیت آن در بین گیاهان مزرعۀ اصلی کشت شود