25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
بَه بَه و چَه چَه
نون قرض دادن
redefines
redefining
redefine
تعریف دوری
بیشتر بدانید
رفع محدودیت کردن مواد خام
متوطن
گچ مالیدن
افشردن
corydaline
پیرون
جستوجوی دقیق
definitise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعریف کردن
جستوجوی همآوا
definitize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعریف کردن
definitized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعریف شده است