degaussing
گاز زدایی، گاز چیزی را گرفتن، بدون گاز کردن
روز گذشته
دغون . [ دُ ] (ع مص ) ابرناک شدن روز. (از منتهی الارب ). دَغن . و رجوع به دغن شود.
دغن . [ دَ ] (ع مص ) ابرناک بودن روز. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
آرامیدن.