خفه می شود، خدا دانستن، مقامالویت قائل شدن، پرستیدن
فرار می کند، تحریک جنگ کردن، بمبارزه طلبیدن، شیر کردن، ضدیت کردن
دیفیش
بی خطر ترین، کر، پوک، فاقد قوه شنوایی
ناامید کننده
اصلاح کننده