دلربا
غرق شدن، گودی، حفره، سوراخ کردن، حفر کردن، کاوش کردن
خراب می شود، گودی، حفره، سوراخ کردن، حفر کردن، کاوش کردن
خفه شدم، سوراخ کردن، حفر کردن، کاوش کردن
دلال ها
delver
delver, excavator