25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
deracinate
deracinated
eradication
eradications
ineradicable
دریدن و بریدن
بیشتر بدانید
بیاد اوردن
علی حسنی
binbashi
کرز
tenoned
دَسْ داْدَ
جستوجوی دقیق
deracination
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکه تکه کردن، قلع و قمع
جستوجوی همآوا
deracinating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از بین بردن، قلع کردن، از ریشه در اوردن، بر انداختن