کفایت مذاکراتclosure 3, vote immediately, cloture, close debateواژههای مصوب فرهنگستاناقدامی در مجلس برای پایان دادن به مذاکره دربارۀ موضوع مورد رأیگیری
devoteeدیکشنری انگلیسی به فارسیجانباز، مرید، طرفدار، هواخواه، فدایی، فداکار، زاهد، سالک، مجاهد، جانسپار، پارسا
debateدیکشنری انگلیسی به فارسیمناظره، مباحثه، مذاکره، مذاکرات پارلمانی، بحی، مناظره کردن، مطرح کردن، مباحثه کردن، سر و کله زدن
devoteesدیکشنری انگلیسی به فارسیجانبازان، مرید، طرفدار، هواخواه، فدایی، فداکار، زاهد، سالک، مجاهد، جانسپار، پارسا
devoteeدیکشنری انگلیسی به فارسیجانباز، مرید، طرفدار، هواخواه، فدایی، فداکار، زاهد، سالک، مجاهد، جانسپار، پارسا
اختصاص دادندیکشنری فارسی به انگلیسیallocate, allot, appropriate, consecrate, dedicate, destine, devote, intend
devoteesدیکشنری انگلیسی به فارسیجانبازان، مرید، طرفدار، هواخواه، فدایی، فداکار، زاهد، سالک، مجاهد، جانسپار، پارسا
devoteeدیکشنری انگلیسی به فارسیجانباز، مرید، طرفدار، هواخواه، فدایی، فداکار، زاهد، سالک، مجاهد، جانسپار، پارسا