dialogueدیکشنری انگلیسی به فارسیگفتگو، گفت و شنود، محاوره، صحبت، سخن، هم سخنی، مکالمهء دو نفری، مکالمات ادبی و دراماتیک، صحبت دونفری
مربی بیان و لهجهdialogue coach, dialogue director, dialect coachواژههای مصوب فرهنگستانفردی که طرز بیان کلمات و جملات یا لهجهها را به بازیگر آموزش میدهد
جایگزینی گفتارautomatic dialogue replacement, additional dialogue replacement, ADR 1واژههای مصوب فرهنگستانضبط مجدد گفتوگوی بازیگران و قرار دادن آن بهجای گفتار یا عبارت نامطلوب یا بیکیفیت در مرحلۀ پستولید
dialoguesدیکشنری انگلیسی به فارسیگفتگوها، گفتگو، گفت و شنود، محاوره، صحبت، سخن، هم سخنی، مکالمهء دو نفری، مکالمات ادبی و دراماتیک، صحبت دونفری
مربی بیان و لهجهdialogue coach, dialogue director, dialect coachواژههای مصوب فرهنگستانفردی که طرز بیان کلمات و جملات یا لهجهها را به بازیگر آموزش میدهد
جایگزینی گفتارautomatic dialogue replacement, additional dialogue replacement, ADR 1واژههای مصوب فرهنگستانضبط مجدد گفتوگوی بازیگران و قرار دادن آن بهجای گفتار یا عبارت نامطلوب یا بیکیفیت در مرحلۀ پستولید
گفتوگوی طنزآمیزsatirical dialogueواژههای مصوب فرهنگستانگفتوگوی طعنهآمیز و سرشار از کنایه در فیلم یا نمایش
dialoguesدیکشنری انگلیسی به فارسیگفتگوها، گفتگو، گفت و شنود، محاوره، صحبت، سخن، هم سخنی، مکالمهء دو نفری، مکالمات ادبی و دراماتیک، صحبت دونفری
گفتوگوی طنزآمیزsatirical dialogueواژههای مصوب فرهنگستانگفتوگوی طعنهآمیز و سرشار از کنایه در فیلم یا نمایش