مرگ
رنگرزی، رنگ کردن
حفر، نبش
رژیم غذایی، رژیم گرفتن، خوراک دادن، خوراندن
رنگرزی
در حال مرگ، مرگ، فوت، خمود، مردنی، در حال نزع