حفاری کردن
حفر، نبش
حفاری، محل حفر، خاک برداری
دغن . [ دَ ] (ع مص ) ابرناک بودن روز. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
مرگ
آرامیدن.
حواس پرت کردن
افت فشار
gumdigging