25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
disbanded
disband
حل
حل البرلمان
إنحلال مجلس نواب
کندو
بیشتر بدانید
curiously
ممیزی امنیت
تیر پایه
تعرض نظامی
زیر زمین
خدمتگزار
جستوجوی دقیق
disbanding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رها کردن، منحل کردن، متفرق کردن یا شدن، بر هم زدن