discontinuityدیکشنری انگلیسی به فارسیانسجام، ناپیوستگی، انقطاع، عدم تجانس، انفصال، عدم پیوستگی، عدم اتصال، فاصله
ناپیوستگیdiscontinuityواژههای مصوب فرهنگستانرویدادها یا تغییرات بنیادین و برگشتناپذیری که در روندها تأثیرات شگرفی دارند و با متغیرهای معمول نمیتوان آنها را توضیح داد
ناپیوستگی موهوMohorovicic discontinuity, M-discontinuityواژههای مصوب فرهنگستانمرز لرزهای میان پوسته و گوشتۀ زمین اختـ . موهو Moho
ناپیوستگی تدریجیgradual discontinuityواژههای مصوب فرهنگستانتغییر تدریجی در روندها و پیوستار نظاممند حاکم بر یک حوزۀ خاص
ناپیوستگی سرعتvelocity discontinuityواژههای مصوب فرهنگستانتغییر ناگهانی در آهنگ انتشار موجهای لرزهای در درون زمین
ناپیوستگی تدریجیgradual discontinuityواژههای مصوب فرهنگستانتغییر تدریجی در روندها و پیوستار نظاممند حاکم بر یک حوزۀ خاص
ناپیوستگی سرعتvelocity discontinuityواژههای مصوب فرهنگستانتغییر ناگهانی در آهنگ انتشار موجهای لرزهای در درون زمین