25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
disembodying
disembodied
جوهرفرد
prescinded
prescind
parse
بیشتر بدانید
ابونصر
clanswomen
bath asparagus
neared
چربه
پرخاشگری
جستوجوی دقیق
disembodies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از بین بردن، از جسم جدا کردن، تجزیه کردن
جستوجوی همآوا
disembodied
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیرمستقیم، از جسم جدا کردن، تجزیه کردن
disembodied spirit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روح القدس