دفع کردن، جداکردن، تجزیه کردن، اندامهای کسی را بریدن
dismember
تفنگدار
تقسیم بندی، بریدن، قطع
dismembers، جداکردن، تجزیه کردن، اندامهای کسی را بریدن
تفکیک شده، جداکردن، تجزیه کردن، اندامهای کسی را بریدن
انشعابات، بریدن، قطع