عملگر دلdel operatorواژههای مصوب فرهنگستانقاعدهای که به تابع f از سه متغیر و x و y و z تابعی بُرداریمقدار منسوب میکند که مؤلفههای آن در جهتهای x و y و z مشتقات جزئی متناظر f هستند متـ . نابلا nabla
دلفین 2Delphinus, Del, Dolphinواژههای مصوب فرهنگستانصورت فلکی کوچک، اما بارزی در ناحیۀ استوایی آسمان و نزدیک به مثلث بزرگ تابستانی
روغن شویدoil of dillواژههای مصوب فرهنگستانروغن فرّاری که از تقطیر با بخار دانههای رسیدۀ شوید در آب به دست میآید
واپایش پیوند دادهایdata link control, DLCواژههای مصوب فرهنگستانخدماتی که در لایۀ پیوند دادهای ارائه میشود و انتقال قابلاطمینان دادهها را در مسیر مخابراتی و بستر شبکه میسر میکند
خط اختصاصیdedicated access line, DAL, dedicated line, DLواژههای مصوب فرهنگستاننوعی خط ارتباطی که بهطور اختصاصی میان مشترک و شبکۀ مخابراتی برای مبادلۀ انواع داده به کار میرود
واحد ظرفیتلغتنامه دهخداواحد ظرفیت . [ ح ِ دِ ظَ فی ی َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) واحدی است که برای سنجش ظرفیت اشیاء به کار میرود واحد اصلی ظرفیت در دستگاه S.T.M لیتر (L<
خط اختصاصیdedicated access line, DAL, dedicated line, DLواژههای مصوب فرهنگستاننوعی خط ارتباطی که بهطور اختصاصی میان مشترک و شبکۀ مخابراتی برای مبادلۀ انواع داده به کار میرود
خط ترک مخاصمهArmistice Demarcation Line, ADLواژههای مصوب فرهنگستانخطی که نیروهای متخاصم پس از متارکه یا آتشبس از آنجا به مواضع خود عقبنشینی میکنند