ذومرلغتنامه دهخداذومر. [ ] (اِخ ) ابن وائل بن غوث بن قطن . قاله ابوعل الاثرم . در المرصع ابن الاثیر این نام بدین صورت بی هیچ شرحی آمده است .
ضومرلغتنامه دهخداضومر. [ ض َ م َ ] (ع اِ) حوک . حوک خوانند و آن بادروج است . (اختیارات بدیعی ). بادروج . (فهرست مخزن الادویه ). || گل بستان افروز است و آن را تاج خروس هم می گویند و بوییدن آن عطسه آورد. (برهان ).
دومیلغتنامه دهخدادومی . [ ] (اِخ ) عبداﷲبن جعفر. از علمای نحو و با ابوالفرج محمدبن اسحاق الندیم صاحب الفهرست قریب العهد بوده است و به نوشته ٔ ابن ندیم او راست :1 - کتاب القوافی . 2 - کتاب اللغات . (یادداشت مؤلف ).