دوچلیپاییdouble crossover 2/ , double crossing-over, double exchangeواژههای مصوب فرهنگستانوقوع دو پیشآمد شکستگی و تبادل فامتنها در یک چهارتایه
تقاطع دوگانهdouble crossover 1, diamond crossover, scissors crossover, universal crossoverواژههای مصوب فرهنگستاناتصال دو خط آهن موازی ازطریق دو خط رابط مورب
دفاع دونفرهdouble team, two-time, doubleواژههای مصوب فرهنگستاندر بسکتبال، دفاع کردن دو بازیکن در برابر بازیکن یا مهاجمی که توپ را در اختیار دارد یا در آستانۀ دریافت آن است