خشکشده، خشک، بی آب، اخلاقا خشک، یابس
خشک ترین
خشک می شود، خشک کردن، تشنه شدن، خشکانیدن
دریک
خشک شده، خشکانیده
داروین، داروگر، دوا فروش، عطار
driest
تودارترین، زرق و برق دار، جلف