droppedدیکشنری انگلیسی به فارسیکاهش یافته است، رها کردن، انداختن، چکیدن، سقوط کردن، از قلم انداختن، ژوشیدن
توپرهاییdrop ball, dropped ballواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای ادامه دادن بازی پس از ایجاد وقفه که در آن داور توپ را میان دو نفر از بازیکنان دو تیم رها میکند و تنها پس از برخورد توپ با زمین میتوان به آن ضربه زد یا آن را تصاحب کرد