دومصلغتنامه دهخدادومص . [ دَ م َ ] (ع اِ) خود آهنی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). خود که بر سر نهند. (مهذب الاسماء).
دومیلغتنامه دهخدادومی . [ ] (اِخ ) عبداﷲبن جعفر. از علمای نحو و با ابوالفرج محمدبن اسحاق الندیم صاحب الفهرست قریب العهد بوده است و به نوشته ٔ ابن ندیم او راست :1 - کتاب القوافی . 2 - کتاب اللغات . (یادداشت مؤلف ).
دومیلغتنامه دهخدادومی . [ دُ وُ ] (ص نسبی ، اِ) دویمی . (ناظم الاطباء). که در مرتبه ٔ دوم قرار دارد پس از اولی . آخر. اُخری ̍. ثانیه . ثانی . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به دوم شود.