25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
electroshocks
electroshock
electroconvulsive therapy
electroshock therapy
electroscope
روان درمانی
بیشتر بدانید
branchellion
بالاچ
Newton's law
کاسه نمد
فنر صفر
desk officer
جستوجوی دقیق
ectoskeleton
دیکشنری انگلیسی به فارسی
الکتروشوک