reducedدیکشنری انگلیسی به فارسیکاهش، کاستن، کم کردن، تقلیل دادن، ساده کردن، تنزل دادن، استحاله کردن، مطیع کردن، خرد کردن، خرد ساختن
seducedدیکشنری انگلیسی به فارسیاغوا کننده، از راه بدر کردن، اغوا کردن، گمراه کردن، مفتون کردن، فریفتن