عبور بیضررinnocent passageواژههای مصوب فرهنگستانعبوری که در نتیجۀ آن ضرر و زیان و تهدیدی متوجه امنیت و منافع ملی کشور ساحلی نشود
حننلغتنامه دهخداحنن . [ ح َ ن َ ] (ع اِ) کوکال . (منتهی الارب ). گوگال . (ناظم الاطباء). جُعَل . (اقرب الموارد) (محیط المحیط).
حنینلغتنامه دهخداحنین . [ ] (اِ) نیمتنه ٔ پیشواز. (فرهنگ نظام قاری ) : مائیم به جامه خانه ٔ دهر مدام نی همچو حنین و نی چو الباغ تمام . نظام قاری .که مرا نیست بدوران چو حنین و چکمه بمثال یقه زآن رو بقفاافتادم . <p class="aut