25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
encamp
عسکر
encamped
camp
camped
camps
بیشتر بدانید
نورسته
frederik
octaechos
supposing
کیفر
بتری
جستوجوی دقیق
encamping
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کابینت، چادر زدن، اردو زدن، خیمه برپا کردن