بومیendemicواژههای مصوب فرهنگستانویژگی بیماریهایی که عموماًً یا بهطور مداوم در میان مردمان یک ناحیۀ خاص دیده شود
گونة بومویژهendemic speciesواژههای مصوب فرهنگستانگونهای بومی که خاص یک ناحیة جغرافیایی محدود و معین است و در جای دیگر یافت نمیشود متـ . گونة انحصاری
پدربومویژه،پدرانحصاریpatroendemicواژههای مصوب فرهنگستانویژگی عنصری باستانی از یک دولاد محدود و نسبتاً قدیمی که نیای گونههای چندلاد با پراکنش وسیع است
تامبومویژه،تامانحصاریholoendemicواژههای مصوب فرهنگستانویژگی گونهای که در کل جمعیت خودرو یک ناحیة معین انحصاری / بومویژه است
تامواگرا بومویژه،تامواگراانحصاریholoschizoendemicواژههای مصوب فرهنگستانویژگی گونة واگرابومویژة تثبیتشده و متنوعی که تقریباً همة ناحیة پراکنش را اشغال میکند، اما ناحیة پراکنش آن بهدلیل شرایط زیستگاهی و جغرافیایی یا هر دو محدود شده است
دیرینبومویژه،دیرین انحصاریpaleoendemicواژههای مصوب فرهنگستانویژگی گونه یا سردة گیاهی یا جانوری که بومویژة ناحیه یا محیط معینی بوده، اما در حال حاضر از وسعت محدودة پراکنش آن کاسته شده است