افزایشدیکشنری فارسی به انگلیسیaddition, access, accession, augmentation, build-up, buildup, enhancement, escalation, increase, increment, raise, reaction, rise, step-up, swell, swelling, up
برافزایش انسانhuman augmentation, human enhancementواژههای مصوب فرهنگستانحوزهای نوظهور در پزشکی و زیستمهندسی که هدف آن پدید آوردن فنّاوریها و فنونی برای غلبه بر محدودیتهای کنونی تواناییهای شناختی و جسمانی انسان است
بهسازی تباین تصویرimage contrast enhancementواژههای مصوب فرهنگستانپردازش تصویر بهنحویکه در آن تباین تصویر بهبود یابد
بهسازی تصویرimage enhancementواژههای مصوب فرهنگستاندستکاری تصویر برای برجستهسازی یا تأکید بر ویژگیهای آن
بهسازی لبهedge enhancementواژههای مصوب فرهنگستاننوعی روش پردازش تصویر که در آن بر ظاهرساختن خطوط و لبهها تأکید میشود
پذیرشافزایی پیوندgraft enhancementواژههای مصوب فرهنگستانافزایش احتمال پذیرش پیوند با قرار دادن بافتهای دهنده در مجاورت گیرنده