اجرای گروهمحورensemble playing, ensemble actingواژههای مصوب فرهنگستاناجرایی که در آن بازیگران نه بهصورت فردی بلکه به مثابۀ کلی واحد به ایفای نقشهای غالباً همارز میپردازند تا تأثیری کلی بر تماشاگر بگذارند
همادensemble 1واژههای مصوب فرهنگستانگروه پرشماری از سامانههای فیزیکی مستقل که با استفاده از پارامترهای بزرگمقیاس یکسان، مانند دما و فشار، توصیفپذیر هستند
همنوایی 2ensemble 3واژههای مصوب فرهنگستاننوعی اجرای چندنفرۀ سازی و/ یا آوازی که در آن سلیقۀ فردی تابع سلیقۀ جمعی است