25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
entomb
entombed
entombs
ادفن
sepulchers
sepulcher
بیشتر بدانید
سه دختر
convention
میوهی گواوا (گیاه شناسی)
tardo
trivantly
الماس پیکان
جستوجوی دقیق
entombing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انسداد، زیر خاک کردن، دفن کردن، مقبره ساختن