re-entrantدیکشنری انگلیسی به فارسیتازه وارد، چند دخولی، بازگذشتی، درون رو، دوباره داخل شونده، متوجه بسمت داخل
دیرآیندlate mover, late entrant, late comerواژههای مصوب فرهنگستانبنگاهی که دیرتر از رقبای خود وارد بازار جدید میشود