شکستگی ـ کندگیavulsion fractureواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن نیروی ناشی از کشیده شدن یا پاره شدن یک زردپی (tendon) یا رباطِ (ligament) چسبیده به استخوان سبب شکستن و کنده شدن قطعهای از استخوان شود
تکانه 1impulse 1, impulsionواژههای مصوب فرهنگستان1. در نظریۀ روانکاوی، جنبش کارمایۀ روانی مربوط به سائقهای جنسی و پرخاشگری 2. در روانشناسی، میل و رغبت ناگهانی و ضروری به فعالیت فوری
revulsionدیکشنری انگلیسی به فارسیتنفر شدید، ردع، جابجا شدن درد، تغییر ناگهانی، انحراف درد، جابجا ساختن درد