مجازات کردن، تبرئه کردن، مبرا کردن، روسفید کردن، معذور داشتن
اعتراف می کند، تبرئه کردن، مبرا کردن، روسفید کردن، معذور داشتن
مجازات، تبرئه کردن، مبرا کردن، روسفید کردن، معذور داشتن
exculpate
exculpate, exonerate
exculpate, exonerate, vindicate
acquit, absolve, exculpate, exonerate