extrapolatedدیکشنری انگلیسی به فارسیاستخراج شده، برون یابی کردن، قیاس کردن، استقراء نمودن، از روی قرائن و امارات پیش بینی کردن
extrapolateدیکشنری انگلیسی به فارسیاستخراج، برون یابی کردن، قیاس کردن، استقراء نمودن، از روی قرائن و امارات پیش بینی کردن
extrapolatesدیکشنری انگلیسی به فارسیفوق العاده است، برون یابی کردن، قیاس کردن، استقراء نمودن، از روی قرائن و امارات پیش بینی کردن