falseدیکشنری انگلیسی به فارسینادرست، دروغ، کذب، غلط، مصنوعی، ساختگی، قلابی، دروغگو، نا درست، بدل، کاذبانه
درصد هشدار خطاfalse alarm rate, FAR 2واژههای مصوب فرهنگستانشمار هشدارهای نابهجا یا غیرواقعی به درصد که در آزمایشهایی که ازطریق نوعی خوارزمی/ الگوریتم در سامانۀ خودکار تشخیص تصادف اجرا میشود به دست میآید
falseدیکشنری انگلیسی به فارسینادرست، دروغ، کذب، غلط، مصنوعی، ساختگی، قلابی، دروغگو، نا درست، بدل، کاذبانه
falseدیکشنری انگلیسی به فارسینادرست، دروغ، کذب، غلط، مصنوعی، ساختگی، قلابی، دروغگو، نا درست، بدل، کاذبانه