فشندلغتنامه دهخدافشند. [ ف َ ش َ ] (اِخ ) قصبه ای است از شهرستان کرج ، دارای 1896 تن سکنه . آب آن از چشمه ٔ محلی و محصول عمده اش غله ، بنشن ، صیفی ، میوه ، لبنیات ، عسل و قلمستان است . از معادن آن زغال سنگ استخراج میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج <span clas
مات و مبهوت کردندیکشنری فارسی به انگلیسیdazzle, dumbfound, dumfound, electrify, fascinate, flabbergast, petrify
fascinatesدیکشنری انگلیسی به فارسیجذاب است، مجذوب کردن، شیدا کردن، دلربایی کردن، شیفتن، افسون کردن، سحر کردن