فلتلغتنامه دهخدافلت . [ ف ُل ْ ل َ / ف ُ ل َ ] (ع ص ) فرس فلت ؛ اسب تیزرو. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
فلتلغتنامه دهخدافلت .[ ف َ ل َ ] (ع اِمص ) رهایی . (منتهی الارب ). || (مص ) رها کردن و خلاص دادن . (از اقرب الموارد).
فلذلغتنامه دهخدافلذ. [ ف َ ] (ع اِ، مص ) بخشش بی درنگ و بی وعده یا عطای بسیار یا بخشش یکبار. (منتهی الارب ). در اقرب الموارد به معنی مصدری ضبط شده است .