25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
fingerling
salmon
salmons
آزادماهی
جنگ هچیین
fingerless
بیشتر بدانید
haram
خنک ساختن
ماشیح
سر و سامان دادن خسارات
شهرستانک
مرک
جستوجوی دقیق
fingerlings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انگشتان دست، ماهی ازاد، چیز کوچک و بی اهمیت
جستوجوی همآوا
fingerling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انگلستان، ماهی ازاد، چیز کوچک و بی اهمیت