استیک فلان
لگد زدن
فلان، پهلو، جناح، تهیگاه، طرف، از جناح حمله کردن، در کنار واقع شدن
کشیدن
فونگ
پرچم گذاری، سنگ فرش، ضعیف، کاهنده، ول، افتاده
پهلویی که درمعرض تک یا احاطه قرار دارد
فرفلانک
فریبنده، از جناح خارجی بدشمن حمله کردن
بخش پیرامونی و فوقانی هستۀ آبسنگ