flicksدیکشنری انگلیسی به فارسیفیلم ها، تلنگر، تکان ناگهانی، سینما، ضربت اهسته و سبک با شلاق، تکان دادن، قطع کردن، بریدن
fluxدیکشنری انگلیسی به فارسیشار، ریزش، مد، سیل، سیلان، گداختگی، گداز، تغییرات پی درپی، اسهال، خون ریزش، جاری شدن، گداختن، اب کردن