چرخلنگرflywheel, engine flywheelواژههای مصوب فرهنگستانچرخدندۀ سنگینی که بر روی محور دوار میللنگ قرار میگیرد و در ضمن کاستن از اثر ضربههای حاصل از احتراق بر میللنگ، با ایجاد لختی، تداوم حرکت میللنگ در هنگام قطع نیروی محرک را فراهم میکند
دندۀ چرخلنگرflywheel ring gear, starter ring gearواژههای مصوب فرهنگستانچرخدندهای حلقهای که بر روی محیط بیرونی چرخلنگر نصب میشود تا در هنگام روشن کردن خودرو دندۀ استارت با آن درگیر شود و میللنگ را به گردش درآورد
جفتگردان روغنیfluid coupling, fluid drive, fluid flywheel, hydraulic coupling, hydraulic-type couplingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی جفتگردان که در آن سیال تراکمناپذیر سبب انتقال حرکت میشود
چرخلنگرflywheel, engine flywheelواژههای مصوب فرهنگستانچرخدندۀ سنگینی که بر روی محور دوار میللنگ قرار میگیرد و در ضمن کاستن از اثر ضربههای حاصل از احتراق بر میللنگ، با ایجاد لختی، تداوم حرکت میللنگ در هنگام قطع نیروی محرک را فراهم میکند
دندۀ چرخلنگرflywheel ring gear, starter ring gearواژههای مصوب فرهنگستانچرخدندهای حلقهای که بر روی محیط بیرونی چرخلنگر نصب میشود تا در هنگام روشن کردن خودرو دندۀ استارت با آن درگیر شود و میللنگ را به گردش درآورد
جفتگردان روغنیfluid coupling, fluid drive, fluid flywheel, hydraulic coupling, hydraulic-type couplingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی جفتگردان که در آن سیال تراکمناپذیر سبب انتقال حرکت میشود
چرخلنگرflywheel, engine flywheelواژههای مصوب فرهنگستانچرخدندۀ سنگینی که بر روی محور دوار میللنگ قرار میگیرد و در ضمن کاستن از اثر ضربههای حاصل از احتراق بر میللنگ، با ایجاد لختی، تداوم حرکت میللنگ در هنگام قطع نیروی محرک را فراهم میکند