فینینگ
فانی کردن، باد زدن، وزیدن بر
فونین . [ ] (معرب ، اِ) به یونانی بسد است . (فهرست مخزن الادویه ).
راینینگ
تلفن زدن، تلفن کردن
جریمه کردن، کوچک کردن، جریمه گرفتن از، صاف کردن، صاف شدن، رقیق شدن
fuminly