پیرفتfollow throughواژههای مصوب فرهنگستانحفظ موقعیت دست خم لحظهای پس از رهش، برای بالا بردن میزان دقت
به انجام رساندندیکشنری فارسی به انگلیسیachieve, consummate, do, execute, follow-through, fulfil, fulfill