واداشتforcingواژههای مصوب فرهنگستاندر نظریة مجموعهها، روشی که با استفاده از آن حکمهایی دربارة سازگاری (consistency) و استقلال (independence) اثبات میشود متـ . تحمیل
پیشرسانی سوخbulb forcingواژههای مصوب فرهنگستانتولید گلِ زودترازموعد در گیاهان سوخدار، با تأمین شرایط محیطی لازم متـ . پیشرسانی پیاز
سامانۀ اقلیمclimate systemواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای شامل جوّ، آبکره، یخکره، سنگکره و زیستکره که در نتیجۀ برهمکنش با واداشتهای (forcing) خارجی اقلیم زمین را ایجاد میکند
reinforcingدیکشنری انگلیسی به فارسیتقویت، تقویت کردن، مستحکم کردن، نیرو دادن، نیرو بخشیدن به، محکم کردن، مدد کردن
پیشرسانی سوخbulb forcingواژههای مصوب فرهنگستانتولید گلِ زودترازموعد در گیاهان سوخدار، با تأمین شرایط محیطی لازم متـ . پیشرسانی پیاز