fortifiesدیکشنری انگلیسی به فارسیتقویت می کند، دارای استحکامات کردن، مستحکم کردن، تقویت کردن، پرمایهکردن، نیرومند کردن
مرز تقویتشدهfortified boundaryواژههای مصوب فرهنگستانمرزی که در طول آن با ایجاد موانع فیزیکی مانع از ورود و خروج افراد میشوند