چهار پوند
پودر، کوبنده، وزن شده برحسب رطل، هاون، برحسب لیره
شاگرد
زد، زدن، کوبیدن، ساییدن، ارد کردن، بصورت گرد در اوردن، با مشت زدن
فکر کردن، تعمق کردن، سنجیدن، اندیشه کردن، تفکر کردن
سرگردان، واسطه کار بد، جاکش، جاکشی کردن